استقلال
عبدالوکیل کوچی عبدالوکیل کوچی

گر آزادی به پای دیگران ایستاده گی باشد

چه معنا دارد استقلال تا  وا بسته گی باشد

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

از چه بنویسم ؟ از نبرد های آزادی خواهان ، دلاوران و آزاده مردان این ملت بزرگ وقهرمان که فرق اسکندر وپای چنگیز وپوز انگریز را شکستند، از مبارزات آزادی خواهانه مردم افغانستان وغازی امان اله خان ویا از حوادث تلخ تاریخ ، از مداخلات وتجاوز همسا یه گان ، از جنگ های تحمیلی ، ویا از خون و آتش ، از ارتجاع واستبداد یان تشنه به خون ، از قربانیان جنگ سه دهه اخیر در افغانستان ، از آواره گی بیش از پنج میلیون انسان رنجدیده این سرزمین ،  ویا کمی هم از خیره سری وقلدری زور گویان ومستبدین داخلی، از خود کامه گی ها وخشونت، از تکبر منشی صاحبان زر وزور از مرگ آفرینان قرن ویا غارتگران و تفرقه افگنان قومی ، لسانی ،سمتی ونفاق افگنان مذهبی ، از رابطه ظالمانه آقایی وغلامی ، از قصر های بلند واز زندگی های شاهانه و ثروت باد آورده همچو باران باریده بروی ریگ، ویا از قول وقرار های پشت پرده و از معاملات ننگین و شرم آور ،از وابستگی های اقتصادی  ویا از پیامد های این تراژیدی نکبت بار ودرامه های بزرگ ، از وضعیت جانکاه یتیمان ، بیوه زنان ،مریضان  گدایان گرسنه گان ساکنان خیمه های مندرس مردم بیخانمان وملیونها انسان آواره، بیکاران ، بیماران وداد خواهان محروم ومظلوم کشور ویا از آنسوی ازنا برا بری های اجتماعی، از سنگینی هزینه جنگی بشانه ملت هردم شهید ، از ملتی که نود سال پیش پوزه استعمار را بزمین مالید و پس از یک دوره رکود، راه ترقی خواهانه را در پیش گرفت که اکنون کفاره آنرا می پردازد.وبزعم دشمنان افغانستان داردراه قهقرایی وقبیله یی رامی پیما ید تا زمینگیرش سازند که هرگزنه .

ملتی که در آتش جنگ سی ساله  پیوسته می سوزد از لحاظ اقتصادی در سرزمینش مسئله نان تاهنوز حل نگردیده است واز لحاظ سیاسی با پایه های لرزان مسیر خود را به سختی می پیماید واز نگاه اجتماعی با نا برابری های فراوان دست و پنجه نرم میکند  . هنوز جنگی نا تمام شده از آنسوی سرحدات واز خاک پاکستان ، جبهات تازه طرح ریزی میشود .عقب گرایان تروریست وفنده منتالیست  در تبانی با ولینعمتان پاکستانی شان میخواهند با زیر پا گذاشتن معیار ها وکرامت انسانی بار دیگر آتش نفاق را درافغانستان شعله ور ساخته، کلیه ارزش های ملی وتاریخی مردم افغانستان را آماج گرفته و به  خاک وخون بکشانند .

باز به سنگ میزنند فرق سری شکسته را     بازبه جنگ می کشند قوم زجنگ خسته را     

بازبه رنگ دیگری  چیره  شود ستمگری     تا که بخاک وخون کشد خلق بغم نشسته را

خون غریب وبیگناه ریزدهمیشه برزمین    چرخ فلک به بر کشد قامت رو نه شسته را

تا   نکنیم   اتحاد  ،  تا  نشود همه  یکی       کس نتوان مهار کرد،خصم لگام گسسته را

تا نشوی بپای خویش، تا نکشی صدای خویش +  کس  نکند تلطفی چشم و زبان بسته را

حق ،، عطا نمیشود، بلکه  گرفته میشود         عزم و اراده  می سزد جامعه خجسته را

با توجه به اوضاع جاری در افغانستان یعنی جنگ تحمیلی از سوی خارج ونابسامانی های داخلی، ضعف اداره دولتی ،گسترش جنگ ونا امنی در شهرها ودهات کشور ،چنانیکه گفته آمدیم فقر ومرض بیکاری وبی سرنوشتی ، نفوذ روز افزون مخربین همسایه درکشور مظلومیت ملت هردم شهیدازیکسو ومسئله سالگرداستقلال کشوراز سوی دیگر  قابل توجه پنداشته میشود .

طوریکه معلوم است اکثریت علما ودانشمندان اعم از متقدمین وپیشکسوتان دانش فرهنگ قدیم تا  پیش گامان جهان متمدن عصر حاضر در رابطه به استقلال و آزادی نظریات مشابه ارایه داشته اند وبرغم تمایزات الفاظ وکلمات ،مفاهیم مشترکی را در رابطه به استقلال وآزادی رقم می زنند . چنانچه جمعی از نخبه گان افغانستان را عقیده برآن است که پس از نود سال افغانستان در همان نقطه ای قرار دارد که پیش از بدست آوردن استقلال بود وبعد از نود سال متئاسفانه افغانستان در همان نقطه ای قرار دارد که قبل از وصول استقلال قرار داشت .ومشکلات دیروزی در امروز نیز ادامه دارد .گویند بقول معروف استقلال مقوله پیچیده سیاسی وفرهنگی است که در طول تاریخ از آن بر داشت های مختلف شده است .بعضا کار شناسان ودانشمندان معتقدند که استقلال سیاسی بدون استقلال اقتصادی معنا ندارد . اگر هم معنایی داشته باشد ناقص است .به گفته آنها یکی از اهداف ابتدایی استقلال سیاسی ایجاد یک دولت ملی است ولی متئا سفانه علی الرغم تلاش های که صورت گرفته است هنوز نتوانسته ایم مولفه های ابتدایی یک دولت ملی را در افغانستان بو جود آوریم .یکی از ین مولفه های ابتدایی مشخص بودن مر ز های سیاسی وجغرافیایی کشور هاست . از دیگر مولفه ها تعریف  رابطه شهر وندان در ین کشور  هاست . درین جا دیده می شود که تفوق طلبی ها ، ضعف یک دولت ملی ، عدم تفکیک بیگانه ستیزی از تمدن ستیزی وترقی ستیزی بر استقلال کشور تا ثیر نا گوار وارد کرده است . اگر استقلال تبارز حاکمیت یک جامعه ویا یک ملت است ودر زندگی امروز ما تمثیل مستقلانه حاکمیت است در عرصه سیاست داخلی وخارجی مبتنی بر حاکمیت ملی مردم است .برخی ها هم با توسعه مفهوم استقلال از آن به آزادی تعبیر می کنند .و آنرا در برابر استبداد، قابل مقایسه می دانند واکثر دانشمندان هر نوع استبداد را در تضاد با مفهوم استقلال میدانند .استقلال عاری از هر گونه شکل استبداد در بعد داخلی وخارجی می باشد .وقتی یک کشور میتواند ادعای استقلال کند که از تمام استبداد ها رهایی یافته باشد .افغانستان نودمین سال استقلال خود را جشن می گیرد واین جشن هم چنانچه که میتواند یاد آور برهه ویژه از تاریخ این کشور باشد .برای افغان ها این فرصت را نیز به ارمغان می آورد تا نسبت به رابطه خود با استقلال بیاندیشند  و به نگرش های تازه ای دست یازند . چنانچه بقول معروف آزادی در لغت به معنی صاحب اختیار،  وارسته  ، اصیل ، نجیب که در عربی هموزن آن کلمه استقلال است .واستقلال به معنی آزادی داشتن ، به آزادی کاری را کردن بدون مداخله کسی کار خود را کردن ، مستقل بودن ، اما آزادی به معنی وسیع کلمه در مورد مردم وسر زمینی، آزادی به معنی آزاد از هر نوع قید وبند سیاسی واقتصادی ، اجتماعی وعقیدتی است . تا زمانیکه ما بیکی ازین شاخه ها جبرا وابستگی داشته باشیم آزادی ما زیر سوال میرود. هر قوه ویا جبریکه بدون اراده عمومی همان مردم توده یا کشور بر آن فشار داده ومردم را وادار نماید تا خلاف میلش کاری را انجام دهد ، آزادی گفته شده نمیتواندزیرا تخطی از تصامیم دسته جمعی مردم یک ساحه یا یک کشور ولو توسط فردی بگفته فردریش انگلس از همان جامعه صورت بگیرد تخریش کننده آزادی بوده وآنرا متئاثر واز محتوا خالی میسازد .وقتی جامعه به اشکال مختلف آزادی مانند آزادی های سیاسی ، اقتصادی ،اجتماعی وعقیدتی دسترسی پیدا کنند آن وقت می تواند ادعای آزادی کند زیرا آزادی سیاسی در حقیقت آزادی عملکرد یک دولت مقابل یک دولت دیگر ویک فرد مقابل یک فرد دیگر ویا عملکرد افراد مقابل اداره ها وشخصیت های حقوقی وبر عکس آن تا منافع و آزادی های اقتصادی واجتماعی  وعقیدتی دول ویا مردم را مصئون وبی خطر سازد .بعضی ها به این عقیده اند که آزاد وغیر آزاد بودن بیشتر در اقتصاد وروابط اقتصادی کشور ها ، شخصیت های حقوقی وافراد ظاهر می گردد یعنی جامعه دارای اقتصاد ومتکی به خود یا متکی به دیگران ؟ واضح است که در صورت اول آزاد ودر صورت دوم وابسته است .البته بین استقلال ودموکراسی مفهوم نزدیک وجود دارد .دموکراسی در بعد داخلی ، حاکمیت واستقلال در بعد خارجی آن موارد بحث قرار می گیرد حاکمیت تجلی اراده یک ملت در تعین سرنوشت خود بدون تعلقیت از اراده وتصمیم کشور های دیگر است .

خدا آن ملتی را   سرو ری   داد       که تقدیرش بدست خویش بنوشت

به  آن  ملت  سر و کاری ندارد        که  د هقانش برای دیگران کشت

واستقلال بیانگر عزم واراده ملی در جلو گیری از مداخله خارجیان در امور داخلی یک ملت است .ازین رو استقلال با دموکراسی پیوند نا گسستنی دارد .چرا که دموکراسی بنا به بیان اعلامیه وین 1993 مبتنی بر تجلی آزاد اراده مردم در تعین نظام سیاسی اقتصادی اجتماعی فرهنگی مشارکت کامل در تمام ابعاد زندگی ایشان میباشد .برداشت اعلامیه وین ازدموکراسی که قدیم ترین تعریف آن در دموکراسی یونان قدیم آن ( دیمو )

مردم و (کراتن ) حاکمیت وبرداشت های سنتی دموکراسی مترادف به حق تعین سرنوشت وبیان دیگر حاکمیت در بعد خارجی خود ضمن رقابت وهمکاری با حاکمیت های دیگر وضمن حمایت ازاصل برابری به دفاع از منافع وهویت ملی می پردازد .که موفقیت دولت ها مستلزم بسیج وعزم وتوان ملی واحترام به حق مردم در تعین نظام سیاسی اقتصادی ، اجتماعی وفرهنگی وتضمین مشارکت آنان در تحقق حق تعین سر نوشت  شان می باشد .البته اصل حاکمیت بر برابری واستقلال دولت ها تاکید می کند اصولی هستند که برای تنظیم مناسبات جهانی بصورت مطلق وجود دارند .بنا بر آن لزوم احترام متقابل میان دولت ها به استقلال وحاکمیت یک دیگر امر ضروری ولازم است .در حقوق بین المللی واحد های سیاسی باید از حاکمیت بر خوردار باشند .تا دولت تلقی شوند ولازمه این حاکمیت استقلال است بعضی حقوق دانان حاکمیت را معیار دولت بودن نمی دانند ودر مقابل، استقلال را معیار اصل دولت بودن می دانند البته سازمان ملل ضمن تاکید بر برابری حاکمیت دولت ها ولزوم تشریک مساعی احترام به استقلال کشور ها را مهم می داند .

در حالیکه نودمین سالگرد استرداد استقلال کشور عزیز را به هموطنان آزاده وآزادی دوست وترقی خواه تبریک وتهنیت می گویم امید وارم که مردم شریف ونجیب افغانستان در یک صف واحد مبارزه به خاطر قطع جنگ وخون ریزی  به منظور تامین صلح وامنیت ، عدالت اجتماعی ودموکراسی ، رشد رفاه همگانی وانکشاف فرهنگ، بدور وطنپرستان واقعی وطن جمع شده در سنگر کار ومبارزه ، قلم وسیاست ودر جبه صلح ودموکراسی ، آزادی وعدالت اجتماعی گام های وطنپرستانه شان را به جلو بردارند .

گرامی باد نام شهیدان راه آزادی واستقلال، صلح ودموکراسی وعدالت اجتماعی درافغانستان . زنده باد صلح ، آزادی  ودموکراسی در سراسر جهان .

 


August 1st, 2010


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات